هر چند که عارفان منزل استقامت را یکی از مراحل سیر و سلوک بر شمرده اند و به نظر ایشان مرحله استقامت برزخی میان پرتگاه هراسناک عالم تکثر و تفرق و سدره المنتهی جمع می باشد و یا روحی دانسته اند که احوال سالکان بدان زنده و باقی است.( فتوحات مکیه ابن عربی ج 2 ص 217 و منازل السایرین ص 42 و مدارج السالکین ج 2 ص 108) ولی در اصطلاح قرآنی اسقامت همان پایداری در دین و صراط مستقیم و مسیر حق در برابر دوری از کژروی هاست.( التحریر و التنویر ج 11ص 282)
در تفسیر این مفهوم قرآنی گفته اند که مراد از استقامت این است که انسان در حال قیام و ایستادن در متعادل ترین حالت و مسلط بر توانایی ها و کارهای خود باشد. در حقیقت این تسلط انسان بر خود بیانگر شخصیت و شان انسان سالم را می رساند که می تواند کارها را مناسب با استعداد انسانی انجام دهد. در ادبیات عربی و فرهنگ تازی متعادل ترین حالت هر چیزی به گونه ای که امکان نمایان شدن همه آثار و توانایی ها آن وجود داشته باشد ، به صورت استعاره با واژه قیام یاد می شود ، بنابراین قیام عمود این است که به صورت طولی بر افشته گردد و قیام عدل به گسترش عدالت در زمین است. از این رو استقامت نیز به معنای طلب قیام و استدعای ظهور همه آثار و منافع است. نمایان شدن همه ویژگی ها و آثار هر پدیده ای نیز به حسب توانایی و شخصیت ذاتی آن گوناگون است . استقامت انسان در امری آن است که شخص قیام به آن امر و اصلاح آن را از خود طلب کند ، به گونه ای که کامل شود و فساد ونقص در آن راه نیابد.
تفاوت صبر (شکیبایی ) با استقامت (پایداری) در آن است که صبر در ناملایمات به کار می رود در حالی استقامت این گونه نیست. استقامت به معنای پافشاری و پایداری در اصل دین و ارزش های دینی و عدم کژروی از راه حق به بیراهه های کفر و نفاق و شرک است که بیشتر در حوزه فکری و عقیدتی است در حالی که صبر و شکیبایی در برابر سختی های اطاعت و دشواری های مصائب و عدم تمکین در برابر طغیان شهوات است که بیشتر در مقام عمل متصور است؛ از این رو در روایات قسیم یک دیگر قرار گرفته اند.
به هر حال مفهومی قرآنی استقامت نیز بدان سبب که همه آیات ( جز یک آیه) در یک نگاه کلی استقامت در زمینه توحید و باور به ربوبیت خداوند و سیر به سوی او بر اساس این بارو مطرح کرده و می توان از آن به استقامت در دین تعبیر کرد ، با مفاهمی چون صراط مستقیم ، هدایت ، عبودیت ، ایمان ، عمل صالح و تقوا و هر آن چه لازمه دینداری است ، پیوند دارد ؛ زیرا استقامت در آن مفهوم پس از پذیرش دین مطرح می شود: ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا( فصلت آیه 30) و یا فاستقم کما امرت( هود آیه 112) بنابراین استقامت به معنای کمال رساندن مولفه های لازم دینداری چون تقوا ، هدایت ، ایمان ، عبودیت و عمل صالح است.
با توجه به آیات قرآنی می توان گفت که شناخت ویژگی های صراط مستقیم و رهروان آن ( انعام آیه 87 و یس آیه 4 و نیز 118) اهل استقامت چون پیامبران ، صدیقان ، شهیدان و صالحان که بندگان نعمت یافته خدایند اهل استقامت هستند.(نساء آیه 68)
از آثار استقامت در دنیا می توان به نزول برکات اشاره کرد. قرآن بیان می دارد که کسی که استقامت در دین ورزد خداوند روز فراوان را نصیب او می کند ( جن آیه 16) و در آیه دیگری توضیح می دهد که این نعمت و روزی فراوان هم آسمانی و هم زمینی و هم مادی و هم معنوی و هم دنیوی و هم اخروی خواهد بود.( مائده آیه 66)